حجاب و عفاف و خانواده

ساخت وبلاگ

نابر گواهي متون تاريخي، در اکثر قريب به اتفاق ملت ها و آيين هاي جهان، حجاب در بين زنان معمول بوده است؛ هر چند در طول تاريخ، فراز و نشيب هاي زيادي را طي کرده و گاهي با اعمال سليقه حاکمان، تشديد يا تخفيف يافته است، ولي هيچ گاه بطور کامل از بين نرفته است. مورّخان به ندرت از اقوام بدوي که زنان شان داراي پوشش مناسب نبوده ويا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر مي شدند، ياد مي کنند. دانشمندان، تاريخ حجاب و پوشش زن را به دوران ما قبل تاريخ و عصر حجر نسبت مي دهند. کتاب«زن در آينه تاريخ» پس از طرح مفصل علل و عوامل تاريخي حجاب، مي نويسد: با توجه به علل ذکر شده و بررسي آثار و نقوش به دست آمده، پيدايش حجاب به دوران پيش از مذاهب مربوط مي شود؛ و به اين دلايل، عقيده عده اي که مي گويند«مذهب» موجد حجاب مي باشد، صحت ندارد، ولي بايد پذيرفت که در دگرگوني و تکميل آن بسيار موءثر بوده است.1

1. پوشش زن در يونان و روم باستان

دايره المعارف لاروس درباره پوشش زنان يونان باستان مي گويد: زنان يوناني در دوره هاي گذشته، صورت و اندام شان را تا روي پا مي پوشاندند. اين پوشش که شفاف و بسيار زيبا بود، در جزاير کورس و اِمِرجوس و ديگر جزاير ساخته مي شد. زنان فنيقي نيز داراي پوششي قرمز بودند. سخن درباره حجاب، در لابلاي کلمات قديمي ترين موءلفين يوناني نيز به چشم مي خورد؛ حتي«بنيلوب»(همسر پادشاه«عوليس» فرمانرواي ايتاک) نيز با حجاب بوده است. زنان شهر«ثيب» داراي حجاب خاصي بوده اند، بدين صورت که حتي صورت شان را نيز با پارچه مي پوشاندند. اين پارچه داراي دو منفذ بود که جلوي چشمان قرار مي گرفت تا بتوانند ببينند. در«اسپارته» دختران تا موقع ازدواج آزاد بودند، ولي بعد از ازدواج خود را از چشم مردان مي پوشاندند. نقش هايي که بر جاي مانده، حکايت مي کند که زنان سر را مي پوشانده، ولي صورت هايشان باز بوده است، و وقتي به بازار مي رفتند، بر آنان واجب بوده است که صورت هايشان را بپوشانند؛ خواه باکره و خواه داراي همسر باشند. حجاب در بين زنان سيبري و ساکنان آسياي صغير و زنان شهر ماد(و فارس و عرب) نيز وجود داشته است. زنان روماني از حجاب شديدتري برخوردار بوده اند، به طوري که وقتي از خانه خارج مي شدند، با چادري بلند تمام بدن را تا روي پا ها مي پوشاندند و چيزي از برآمدگي هاي بدن مشخص نمي شد.2 يکي از تاريخ نويسان غربي نيز شواهد زيادي دال بر وجود حجاب در بين زنان يونان و روم باستان آورده است. او درباره«الهه عفت» که يکي از خدايان يونان باستان است، مي گويد: «آرتميس»، الهه عفت است و عالي ترين نمونه(و الگو براي) دختران جوان به شمار مي آيد. داراي بدني نيرومند و ورزيده و چابک و به زيور عفّت و تقوا آراسته است.»3 هم چنين درباره مردم يکي از قبائلي که نهصد سال قبل از ميلاد زندگي مي کرده اند، آمده است: «بالاتر از ارمينان و در کنار درياي سياه«سکّاها» بيابانگردي مي کردند. آن ها  مردم وحشي و درشت اندام قبائل جنگي نيمه مغول و نيمه اروپايي بسيار نيرومندي بودند که در ارابه به سرمي بردند و زنان خود را سخت در پرده نگاه مي داشتند.»4 اين مورّخ در جاي ديگر مي گويد: «زنان فقط در صورتي مي توانند خويشان و دوستان خود را ملاقات کنند و در جشن هاي مذهبي و تماشاخانه ها حضور يابند که کاملاً در حجاب باشند.5 هم چنين از قول يکي از فلاسفه يونان باستان، درباره شدت پوشش زن، نقل مي کند: نام يک زن پاک دامن را نيز چون شخص او بايد در خانه پنهان داشت.6

2. پوشش زن در ايران باستان

در مورد پوشش زنان ايران باستان، مطالب زيادي در تاريخ وجود دارد. ويل دورانت درباره پوشش زنان ايران باستان واين كه حجاب بسيار سختي در بين آنان رايج بوده است، مي گويد: «زنان طبقات بالاي اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بيرون بيايند. هرگز به آنان اجازه داده نمي شد که آشکارا با مردان اختلاط کنند. زنان شوهر دار حق نداشتند هيچ مردي را، ولو پدر يا برادرشان باشد، ببينند. در نقش هايي که در ايران باستان بر جاي مانده، هيچ صورت زن ديده نمي شود و نامي از ايشان به نظر نمي رسد.»7 از دائره المعارف لاروس نيز به دست مي آيد که حجاب در بين مادها و پارس ها وجود داشته است.8 هم چنين در تفسير اثني عشري9 آمده است: «تاريخ نشان مي دهد که حجاب در فرس قديم وجود داشته است». در کيش«مازديسني» نامه شت مهاباد، آيه 90 گويد: زن خواهيد و جفت گيريد و هم خوابه ديگري را نبينيد و بر او منگريد و با او مي اميزيد.» زنان در دوره هاي مختلفي چون دوره مادها، پارسي ها(هخامنشيان)، اشکانيان و سامانيان داراي حجاب و پوشش بوده اند، که به چند نمونه آن اشاره مي شود:

دوره مادها:

در کتاب«پوشاک باستاني ايرانيان» آمده: «اصلي که بايد در نظر داشت، اين است که طبق نقوش برجسته و مجسمه هاي ما قبل ميلاد، پوشاک زنان آن دوره(مادها) از لحاظ شکل(با کمي تفاوت) با پوشاک مردان يکسان است.»10وي در ادامه براي توضيح نقوش بر جاي مانده مي نويسد: «مرد و زن به واسطه اختلافي که ميان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تميز داده مي شوند. به نظر مي رسد که زنان پوششي نيز روي سر خود گذارده اند و از زير آن گيسوهاي بلندشان نمايان است.» 11

دوره پارسي ها(هخامنشيان):

پارسي ها به وسيله کوروش، دولت ماد را از ميان برداشته و سلسله هخامنشي را تأسيس کردند. آن ها  از نظر لباس همانند مادها بودند. در مورد پوشاک خاص زنان اين دوره آمده است: «از روي برخي نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومي برمي خوريم که پوششي جالب دارند. پيراهن آنان پوششي ساده و بلند يا داراي راسته چين و آستين کوتاه است. به زنان ديگر آن دوره نيز برمي خوريم که از پهلو به اسب سوارند. اينان چادري مستطيل بر روي همه لباس خود افکنده و در زير آن، يک پيراهن با دامن بلند و در زير آن نيز، پيراهن بلند ديگري تا به مچ پا نمايان است.»12

دوره اشکانيان

در اين دوره نيز همانند گذشته، حجاب زنان ايراني کامل بوده است. در اين باره چنين مي خوانيم: «لباس زنان اشکاني پيراهني بلند تا روي زمين، گشاد، پرچين، آستين دار و يقه راست بوده است. پيراهن ديگري داشته اند که روي اولي مي پوشيدند و قد اين يکي نسبت به اولي کوتاه و ضمناً يقه باز بوده است. روي اين دو پيراهن چادري سرمي کردند.»13در جاي ديگر آمده است: «چادر زنان اشکاني به رنگ هاي شاد و ارغواني و يا سفيد بوده است. گوشه چادر در زير يک تخته فلزي بيضي منقوش يا دکمه که به وسيله زنجيري به گردن افکنده شده، بند است. اين چادر به نحوي روي سر افتاده که عمامه(نوعي کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها مي پوشانيده است.»14 در کتاب«پارتيان» نيز آمده است: «زنان عهد اشکاني قبايي تا زانو بر تن مي کردند، با شنلي که بر سر افکنده مي شد و نيز نقابي داشتند که معمولاً به پس سر مي آويختند.»

دوره ساسانيان:

در اين دوره اردشير پسر بابک با استفاده از ضعف اشکانيان، سلسله ساسانيان را بنيان نهاد و دين زرتشت را دين رسمي کشور قرار داد. اوستا را ترجمه و آتشکده هاي ويران را بازسازي نمود. زنان در اين دوره که احکام ديني زرتشتيان در کشور اعمال مي شده است، هم چنان داراي حجاب کامل بودند. در مورد پوشاک زنان چنين آمده است: «چادر که از دوره هاي پيش مورد استفاده بانوان ايران بوده است، در اين دوره نيز به صورت مختلف مورد استعمال داشته است.»15 حجاب زنان در اين دوره چنان اهميتي داشت که«حتي لباس هنرپيشگان زن، مانند لباس هاي بلند ساير بانوان، تا پشت پا کشيده شده است.»16براي اثبات توجه زنان در اين دوره به حجاب، کافي است اين نقل تاريخي را از منابع اسلامي مرور کنيم: هنگامي که سه تن از دختران کسري، پادشاه ساساني، را با ثروت فراواني از اموال، براي عمر آوردند، شاهزادگان ايراني را در برابر عمر در حالي که با پوشش و نقاب، خود را پوشانده بودند، ايستاندند، خليفه دستور داد، با آوازي بلند بر آنان فرياد کشند که: پوشش از چهره برگيريد تا مسلمانان آن ها را ببينند و خريداران پول بيشتري به پاي آن ها بريزند. دوشيزگان ايراني از برهنه کردن صورت خودداري کردند و مشت بر سينه نماينده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند. خليفه خشمناک شد و خواست با تازيانه آنان را بيازارد، در حالي که شاهزادگان ايراني مي گريستند. حضرت علي(ع) به عمر فرمودند: در رفتارت مدارا کن؛ از پيغمبر خدا(ص) شنيدم که مي فرمود: «بزرگ و شريف هر قومي را که خوار و فقير شده، گرامي بداريد». عمر پس از شنيدن فرمايش حضرت علي(ع) آتش خشمش فرو نشست. سپس حضرت اضافه کرد: «با دختران ملوک نبايد معامله دختران بازاري(کنيزان) کرد.»17

3. پوشش زن در اديان بزرگ الهي

حجاب در شريعت حضرت ابراهيم(ع): در آئين مقدس حضرت ابراهيم(ع) مسأله پوشش زنان، حائز اهميت بوده است. در کتاب تورات چنين مي خوانيم: «"رفقه" چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را ديد و از شتر خود فرود آمد، زيرا از خادم پرسيد: اين مرد کيست که در صحرا به استقبال ما مي آيد؟ خادم گفت: آقاي من است. پس برقع خود راگرفته، خود را پوشانيد.»18از اين بيان روشن مي شود که پوشش زن در مقابل نامحرم در شريعت حضرت ابراهيم(ع) وجود داشته است؛ زيرا«رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، از شتر پياده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نيفتد.

حجاب در آيين يهود: در اصول اخلاقي«تلمود» که يکي از کتاب هاي مهم ديني و در حقيقت فقه مدون و آيين نامه زندگي يهوديان است، آمده: «اگر زني به نقض قانون يهود مي پرداخت، چنان چه مثلاً بي آن که چيزي بر سر داشت به ميان مردم مي رفت و يا در شارع عام نخ مي رشت يا با هر سنخي از مردان درد دل مي کرد يا صدايش آن قدر بلند بود که چون در خانه اش تکلّم مي نمود، همسايگانش مي توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد.»19

حجاب در آيين مسحيت: در کتاب انجيل آمده است: پولس در رساله خود به قدنتيان تصريح مي کند: «اما مي خواهم شما بدانيد که سر هر مرد، مسيح است و سر زن، مرد و سر مسيح، خدا. هر مردي که سرپوشيده دعا يا نبوت کند سر خود را رسوا مي نمايد. اما هر زني که سربرهنه دعا کند، سر خود را رسوا مي سازد؛ زيرا اين چنان است که تراشيده شود. زيرا اگر زن نمي پوشد، موي را نيز ببرد و اگر زن را موي بريدن يا تراشيدن قبيح است، بايد بپوشد؛ زيرا که مرد را نبايد سر خود را بپوشد چون که او صورت و جلال خداست، اما زن جلال مرد است؛ زيرا که مرد از زن نيست، بلکه زن از مرد است و نيز مرد به جهت زن آفريده نشده، بلکه زن براي مرد. از اين جهت زن مي بايد عزتي بر سر داشته باشد، به سبب فرشتگان... در دل خود انصاف دهيد آيا شايسته است که زن ناپوشيده نزد خدا دعا کند.»20 پس در جايي که براي دعا بايد سر زن پوشيده باشد، به هنگام روبه رو شدن با نامحرم پوشش سر لازم تر خواهد بود. و نيز در انجيل، در رساله پولس، به تيموتاوءس مي گويد: «و هم چنين زنان خود را بيارايند به لباس حيا و پرهيز، نه به زلف ها و طلا و مرواريد و رخت گرانبها، بلکه چنان که زناني را مي شايد که دعواي دينداري مي کنند به اعمال صالحه.»21

پي نوشت ها:
1ـ علي اکبر علويقي، زن در آيينه تاريخ؛ اگر منظور نويسنده اين است که حجاب يک امر فطري است و بر اثر يک رسم اکتسابي به وجود نيامده، ما هم قبول داريم، ولي نمي توان پذيرفت دين موجد حجاب نبوده است؛ زيرا اولاً دوران پيش از مذاهب، پيش فرض باطلي است. چون بنا بر آموزه هاي ديني، اولين انسان خود پيامبر و داراي مذهب بوده است، ثانياً اگر حجاب را جزئي از تعليمات مذهب بدانيم، به فطري بودن آن نقصي وارد نکرده ايم، زيرا تعاليم دين با فطرت انسان هماهنگي کامل دارد، چنان چه آيه 30 سوره روم بدان اشاره دارد.
2ـ به نقل از دايرة المعارف القرن العشرين، 1923.
3ـ ويل دورانت، تاريخ تمدن، ص 520.
4ـ همان، ص 336.
5ـ همان، ص 340.
6ـ همان.
7ـ همان، ص 434.
8ـ به نقل از دايره المعارف القرن العشرين، 1923.
9ـ تفسير اثني عشري، ج 10، ص 490.
10ـ ضياءپور، پوشاک باستاني ايرانيان، ص 51.
11ـ همان، ص54.
12ـ همان، ص 56.
13ـ جليل ضياء پور، پوشاک زنان ايراني، ص 194.
14ـ همان، ص 197.
15ـ همان، ص 114.
16ـ علي سامي، تمدن ساساني، ج1، ص 186.
17ـ السيرة الحلبيه، ج 2، ص 234.
18ـ سفر پيدايش، باب 24، آيه 64 و65.
19ـ ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج 4، ص 461.
20ـ باب11، آيه 3تا14.
21ـ باب دوم، آيه 9تا 11.

نويسنده: عباس رجبي
منبع: سايت حوزه

حجاب و عفاف و خانواده...
ما را در سایت حجاب و عفاف و خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : طاهره hejab بازدید : 255 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1391 ساعت: 23:58

پوشش زن در اسلام به اين معنا است که‌، زن در معاشرت با مردان بدن خود را بپوشاند و از جلوه‌ گري و خودنمايي خودداري کند. بنابراين‌؛ لزوم حجاب از سوي اسلام در حقيقت براي حفظ کرامت زن است تا مورد بهره‌برداري هوسبازان‌، قرار نگيرد. درست است که حجاب‌، در ظاهر محدوديت زن را نشان مي‌ دهد؛ اما واقع و روح مسأله‌، حکايت از محدوديت کاميابي ها به محيط خانوادگي و همسران مشروع و هم چنين سلامت جامعه و حفظ آن از لجنزار فساد است‌. به طور کلي‌؛ فلسفه حجاب از چهار جهت قابل بررسي است‌:

1ـ آرامش رواني‌: زيرا آزادي معاشرت هاي بي ‌بند و بار، هيجان ها و التهاب هاي جنسي را زياد مي ‌کند. از سوي ديگر، غريزه جنسي نيز غريزه‌اي نيرومند است که هر چه بيشتر اطاعت شود، سرکش ‌تر مي ‌شود. افزون بر اين‌، تقاضاي نامحدود، خواه ناخواه انجام نشدني است و دست نيافتن به آن ها منجر به اختلالات روحي و رواني مي ‌شود. لذا اسلام راه فساد جامعه را از سرچشمه مي ‌بندد. يعني نگاه که اولين واسطه ارتباط زن و مرد است‌، بايد کنترل شود. به مرد مي‌ گويد: «قل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم ...»(1) به زن هم مي‌ گويد: «قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن‌ّ و يحفظن فروجهن‌ّ ...»(2) يعني زن و مرد نبايد چشم چراني کنند و نبايد به قصد لذت به هم نگاه کنند، و يک وظيفه خاص نيز براي زن دارد؛ و آن اين که خود را از مردان بيگانه بپوشاند.

2ـ استحکام پيوند خانواده‌: اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهاي جنسي به محيط خانوادگي و در کادر ازدواج مشروع‌، پيوند زن و شوهر را محکم مي ‌سازد و به هر يک از طرفين اين اعتماد را مي ‌دهد که او تنها کسي است که مورد عنايت و علاقه شريک زندگي خود قرار دارد. در حالي که در جوامع غربي و سيستم ‌هاي آزاد؛ رقيب و مزاحم‌، امنيت خاطر زوجين را از بين مي ‌برد.

3ـ استواري اجتماع‌: ارتباط حساب نشده و بي‌ بند و باري‌ ها، نيروي کار و فعاليت اجتماع را ضعيف مي ‌کند. اسلام با فعاليت هاي فرهنگي‌، اقتصادي‌، اجتماعي زن و تحصيل او مخالف نيست‌. ولي با آلوده کردن محيط کار و فساد مخالف است‌. لذا در اجتماعي که حريم بين زن و مرد رعايت نشود، رکود فعاليت هاي اجتماعي و انحطاط اخلاقي خواهد بود.

4ـ ارزش و احترام زن‌: زن از نظر عاطفي و تأثير پذيري‌، هميشه بر مرد تفوق دارد. لذا با رعايت حريم بين خود و مرد باعث حفظ ارزش و موقعيت خويش مي‌ شود. اسلام تأکيد دارد که هر اندازه زن متين ‌تر و با وقارتر باشد، احترامش افزوده مي‌ شود.

حجاب و عفاف و خانواده...
ما را در سایت حجاب و عفاف و خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : طاهره hejab بازدید : 208 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1391 ساعت: 22:22

لباسهاي زنان تركمن بسيار متنوع است. اين تنوع علت و فلسفه خاصي دارد كه با دوره هاي سني آن مرتبط است. همچنين زنان و دختران تركمن از لباسهايي با زيور آلات گوناگون استفاده مي كنند. كه تنوع جالب توجهي دارد.

الف: تن پوشها:
1- كوينك(kognek): زنان تركمن پيراهن هاي ابريشمي مي پوشيدند كه غالباً به رنگ قرمز بوده و «قيرميز كؤينك» (Ggrmgz.k) نام داشت و در قسمت يقه و سرآستين سوزن دوزي مي شد.
اين پيراهن، برشي ساده دارد و اغلب در رنگهاي زرشكي، بنفش، قرمزو گاه گلدار انتخاب مي شود. اين نوع پيراهن آستين فراخ (بازيربغلي) دارد كه بصورت اوريپ بسوي مچ دست تنگ مي شود. ضمناً يقة اين پيراهن گرد و بدون برگردان بود و از جلو تا زير سينه چاك دارد. دامن پيراهن نيز از زير بغل تا به پائين (پهلو) بتدريج فراخ تر مي شود.
 

برای دیدن تصویر اصلی در صفحه جدید کلیک کنید.



2- چابيت (chabit): بالا پوشي بود كه زنان تركمني بر روي پيراهن مي پوشيدند. دختران براي دوران عروس شدن نيم تنه مخصوص تهيه مي ديدند كه پر از سوزن دوزي و آويزه هايي از سكه و پولك هاي نقره بود.
اين نوع لباس كه در حقيقت نوعي قبا مي باشد. داراي يقة ساده و بدون برگردان مي باشد و داراي قد بلند تا بالاي ساق پا مي باشد از پارچه هاي ابريشمي وگاه مخملي (با آستين) انتخاب مي شود و بر اين نوع قبا راسته و آزاد است. آستين هاي اين قبا از زير بغل تامچ دست به ملايمت باريك مي شود. و در زير بغل قبا زائده اي سه گوش (از جنس پارچه قبا) به آن مي پيوندد. اين لباس از حدود كمر به پايين اندكي به فراخي مي گرايد و در دو پهلوي آن دو چاك مشاهده مي شود. لازم به توضيح است. كه بر مچ آستين و پيراهن يقه ها و كناره هاي آن (بويژه درجلوي سينه) تا انتهاي دامن و اطراف آن و همچنين بر پيرامون چاك پهلوها، رودوزي ونقش بندي مي شود.

برای دیدن تصویر اصلی در صفحه جدید کلیک کنید.



ب- بالاق
بالاق (Balak) يا شلوار زنانه كه ليفه اي است با ميان ساقي فراخ تر از ميان ساقهاي شلوار معمولي دمپاي دوساق اين نوع شلوار تنگ است و بر روي اين دمپا نقش بندي و سوزن دوزي مي كنند.
لازم به توضيح است كه بالا تنه شلوار را معمولا از جنس كرباس و مدخال به رنگ سفيد انتخاب مي كنند.

برای دیدن تصویر اصلی در صفحه جدید کلیک کنید.



ج- كلاه و روسري
1 – بوريك (Borik) يا عرقچين كه مانند عرقچين مردان است. روي اين كلاه گرد و صاف (بدون برجستگي) بود و دختران آن را با زينت آلات من جمله پولك و قبك ها مي آراستند. دختران غالباً بوريك را بر سرگذاشته و از روسري استفاده نمي كردند.

2- توپبي (Topbi): وقتي دختر تركمن عروسي مي كرد به جاي بؤريك يا كلاه دخترانه پيشاني بندي را جايگزين مي كردند. كلاه و سربند در ميان تركمن ها داراي اهميت ويژه اي است. كلاه و سربند نه تنها معرف طايفه است. بلكه همانطور كه گفته شد و موقعيت زنان ازدواج كرده يا دختران را مشخص مي كند. زنان تكه، نخورلي و ساريق كلاه هايي به شكل مخروطي ناقص كه قاعده ي آن را بالا است و از ني و چوب جارو و ... ساخته مي شود بر سر مي گذازند. عروس بعد از عروسي كلاهي تزيين شده بر سر مي گذارد كه يموتها آنرا «هاساوا» يا «خاوه» يا «آلين دانگي» (Alyndang) مي گويند و گوگلان ها به آن (Topbi) يا توپي مي نامند. روي كلاه را با روسري مي پوشانند. و در بالاي آن دستمال بزرگ از حرير و يا نخ به نام «قين قاج» مي اندازند كه يك سر آن پشت سر افتاده و با سر ديگر دهان را مي پوشانند كه «ياشماق» مي گويند. در ميان يموت ها، زنان پارچه پيشاني بندي كه «آلاندانگي» نام دارد به دور سر بر روي يك روسري نقش دار مي بندند و گره مي زنند. در ميان طايفه نخورلي ها قبل از رفتن عروس به خانه شوهر تاج عروسي را (آلين دانگي) نام دارد واز ني هاي ريز بافته شده و بر روي آن پارچه كشيده اند و با زيور پيشاني به نام «آلين شاي» زينت يافته بر سر عروس مي گذارند. درميان گوكلانها زناني كه پا به سن مي گذارند از كلاه كم ارتفاعي به رنگ سياه استفاده مي كنند. كه علامت تجربه است. وقتي زني نوه اش عروسي مي كند اين پيشاني بند به رنگ سفيد كه نشانه احترام و بزرگي است در مي آيد.

3- باش آتار(چأشو): در ميان برخي از طوايف همچون يموت، روسريهاي به نام چأشو (Ga:sew) رواج داشت كه خود بر چند نوع است از قبيل: اريش چأشو. المنچه چأشو، آتلاز چأشو، قارتما چأشو، و چأشو چارقد كه عموماً به روسري مربع شكل و ابريشمين اطلاق مي شود. در ميان برخي از تركمنان روسري بر دو قسم بود. يكي نسبتاً ضخيم با سوزن دوزي مفصل كه به آن كورته (kurte) مي گفتند، و ديگري بافته اي از ابريشم نازك كه قينگاچ (Ggncac) نام داشت. اين روسري بر دونوع بود كه قيرمزي قينگاچ و كله قينگاچ مي گويند.
امروزه، زنان تركمن از روسري هاي معروف به نام چارقد كه داراي ريش پشمي است،استفاده ميكنند كه در حال حاضر توسط تركمنهاي مقيم خارج به اين منطقه فرستاده و توسط دلالان فروخته مي شود و حكايتهاپشت اين بازار داغ چارقد يا تب چارقد بين بانوان جاري است! ياليق روسري نازكتري است، كه در داخل خانه و در عروسي ها مي پوشند كه معمولا با لباس آنها هم رنگ باشد ياليق زنان تركمن امروزي بيشتر از هندوستان وارد بازار تركمن صحرا مي شود.

آياق قاب يا كُويش: كفش زنان تركمن را غالباً هنرمندان محلي مي دوزند. كه از جنس چرم خام و با تزينات مختصر مهيا مي شود، كفش هاي نظير گل منچ لي، قير ماكُويش با نوك برگردان و پاشنه هاي بلند در آن استفاده مي شود.

برگرفته از سایت بایراق
حجاب و عفاف و خانواده...
ما را در سایت حجاب و عفاف و خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : طاهره hejab بازدید : 253 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1391 ساعت: 1:12

لف- تن پوش ها:
1 – دُون(don) : لباس اصیل تركمنی ردای بلندی بوده كه از ابریشم دوخته می شود. و تا زیرزانوان می رسید و «دُون» نام دارد. دون بنابه رنگ و نوع بافت بر دو نوع است. اگر از ابریشم كاملا قرمز رنگ دوخته می شود. «قیزیل دُون» یا «قیرمیز دُون» و اگر از ابریشمی دوخته می شد كه رنگ آن متمایل به زرد بوده و بافت پارچه آن یكنواخت نمی شد. در واقع رنگارنگ و راه راه باشد، «قارمادُون»(Garmadon) نام دارد. این لباس بدون یقه برگردان، با آستین های راسته (بدون زیربغلی) كه بجای آن در انتهای آستین و بالا تنه (دو نخ تافته سیاه و سفید یا تیره و روشن) وجود دارد كه به زیبایی این لباس می افزود. بر كمردُون، كمربندی از شال (گاه آراسته به نقره) می بستند كه به آن قوشاق(Ghushagh) و یا «تورمه شال» (Torme shal) می گویند. دو ور(دو راسته ی) دون برروی هم قرار می گیرد و با بندینك و گاه با كمربندی چرمی و پهن نگاه داشته می شود.

برای دیدن تصویر اصلی در صفحه جدید کلیک کنید.

2- چأكمن: (chakmen): بالا پوشی است بلندتر از كتهای كنونی كه از كُرك شتر تهیه می شود. چأكمن تهیه شده از كرك ظریف و مرغوب را «اینچه چأكمن» و چأكمنی كه از كُرك زبر تهیه می شود یوغین چأكمن می نامند.

3- اوچمك یا سیلكمه: (ochmak):همان پوستین كه در هوای سرد استفاده می گردد و بنابه نوع پوستی كه از آن تهیه می شود، انواع مختلف دارد. و همانگونه كه ذكر گردید از پوست بره ی قره كول (5-6ماهه) و پوست گوسفند كه به رنگ زرد در می آورند،تهیه می گردد.
پوستین را از پوست گوسفند، پوست بره، آستین تنگ و دراز و دامنش تازیر زانو می رسد. در جلو پوستین دكمه و یاقلاب نیست ناچارا وقتی كه می پوشند با دو دست جلوی دامنش را می گیرند. تا از هم باز نشود. اگر آن را از پوست بره بدوزند «سلیكمه اوچمك» می نامند. پوستین دوزی به عهدة مردان است و زنان نیز همكاری می كنند.ابتدا برای دوختن هر پوستین، باید پنچ، شش پوست گوسفند یا هفت،هشت پوست. بره را تهیه می كنند. بعد از پوست كندن حیوان روی پوست آرد جو و نمك و دوغ می ریزند. شش هفت روز در آفتاب می ماند. و وقتی پوست خشك شد با خشت و آجر می مالند. و وقتی كه آنرا تكان دادند. كمی پوست انار ساییده شده و رنگ قرمز به رویش می ریزند و آب می پاشند و بعد از یك روز پوست را با دست می مالند تا نرم شود و بعد از برش می دوزند.

4- كوینك (kognek)
پیراهنی ساده و فاقد یقه بوده و با یقه ی كوتاه و مدور و بدون دگمه، با آستین هایی بلند كه به جای دگمه، بندهایی در آن به كار می رفت. پیراهن دیگری نیز دوخته می شد كه آن هم ساده منتها دارای یقه ی كج یا كناری بود. این یقه با سوزن دوزی های مفصلی زینت داده می شد و سر آستین نیز گلدوزی می شد.
 

برای دیدن تصویر اصلی در صفحه جدید کلیک کنید.



ب- جولبار = جولبار همان شلوار مردانه عبارت از تنبان گشادی كه رشته ای پنبه ای لیفه ای آن را تشكیل می داد و سر آن گاه با « هوتاز» (hotaz) یا منگوله می آراستند.

ج – كلاه ها:
1 – تلپك (telpek) كلاه پوستی با پشم های نسبتاً بلند كه انواع گوناگون داشت كه عبارتنداز: 1- دو مه تلپك. 2- بوخار تلپك. 3- شپیرما تلپك
2- بوریك (Borik) یا عرقچین كه غالباً با نقوش گوناگون سوزن دوزی می شد و در برخی لهجه ها تاخیا (Tahga) یا تایخه (Taga) خوانده می شد.

برای دیدن تصویر اصلی در صفحه جدید کلیک کنید.



د- كفش
1 – چكمه (Gekme): اصلی ترین پا پوش مردان، چكمه های بلند چرمی بانوك برگردان بود و در تركمنی نیز ادیك نام داشت.
چاریق (Gargk):نوعی پا پوش كه چوپانان از پوست گاو تهیه می كردند كه مخصوص استفاده در صحرا و خاك نرم است.دولاق (Dolak): قبل از پوشیدن چارق، پارچه ای دستباف دور پاتاساق می پیچیدند كه حكم محافظ و یا جوراب را داشت و دولاق نامیده می شد.

2- چپك (Gepek) یا یلكن (Yelken) پاپوش تابستانی بود كه از پوست شتر تهیه می شود و شبیه سرپایی های امروزین سبك و راحت می باشد.

زیور آلات و آرایش لباس های مردانه به تنوع و تعدد زیور زنان نبود و تنها منحصر به آرایش كمربند و كناره های «دون» و نیز سوزن دوزی «بوروك» بود.

برگرفته از سایت بایراق
حجاب و عفاف و خانواده...
ما را در سایت حجاب و عفاف و خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : طاهره hejab بازدید : 222 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1391 ساعت: 1:11

آنهایی که شاخصه زن رادر زیور و ارایش و سبک سری و بازیچه قرار گرفتن در دست مردان می دانند

 نمی توانند اساس هویت زنانه را درمنطق اسلام و در نظر  اسلام درک کنند.

حجاب و عفاف و خانواده...
ما را در سایت حجاب و عفاف و خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : طاهره hejab بازدید : 247 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1391 ساعت: 0:51

واژه ی حجاب در قرآن

              حجاب در لغت به معنی حائل شدن ، پوشاندن و مانع شدن و در اصطلاح حجاب همان پوشش مخصوص زنهاست. در قرآن مجید در هفت آیه واژه حجاب به کار رفته به شرح ذیل اند :

1- وَ بَیْنَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسیماهُمْ»1 . میان بهشت و دوزح حجابیست و بر اعراف مردانی قرار دارند که هر یک از بهشتیان ودوزخیان را به قیافه هایشان می شناسند.

1-      سوره اعراف آیه 46

2-  وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً»1 و چون قرآن بخوانی میان تو و آنانکه آخرت را باور ندارند پرده ای که ساتر باشد قرار می دهیم.

3-  فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِم حِجَاباً فَأَرْسَلْنَآ إِلَیْهَآ رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِیّاً ».2 پس یک جانب ایشان پرده ای قرار گرفت سپس روح خود ( جبرائیل) را به سوی او فرستادیم آنگاه به شکل انسانی کامل و درست اندام در مقابل بی بی مریم ظاهر شد.

4-  وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ»3 چون طلب کنید از همسران پیامبر صلی الله علیه وسلم چیزی را بطلبید آن را از پشت پرده.

5-  فَقَالَ إِنِّى أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَن ذِکْرِ رَبِى حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ».4 گفت همانا من دوست داشتم این اسب ها را از قبیل رغبت به مال اعراض کنان از ذکر پروردگار خود تا آنکه آفتاب در پرده پنهان شد.

1-                 سوره بنی اسرائیل آیه 45  2- مریم آیه 17 3- احزاب آیه 53  4- ص آیه 32

6-  «وَ قالُوا قُلُوبُنا فِی أَکِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَیْهِ وَفِی آذانِنا وَقْرٌ وَمِنْ بَیْنِنا وَبَیْنِکَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ».1گفتند دل های ما در پرده است از آنچه ما را به سوی آن می خوانی و در گوش های ما گرانی است و میان ما و تو حجابی است پس عمل کن البته ما هم عمل کننده ایم.

7-    «وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا»2

ممکن نیست برای هیچ بشری که خداوند با وی کلام کند مگر به صورت فرستادن وحی برآن ، یا از پس پرده با وی سخن گوید و یا اینکه فرشته ای بفرستد و با او صحبت کند.

          در تمام این آیات حجاب به معنی پرده ، مانع و پنهان شدن آمده  ، خصوصا آیه شماره 4 که به آیه حجاب نام گذاری شده است.

1- فصلت آیه 5      2- شوری آیه 51

حجاب و عفاف و خانواده...
ما را در سایت حجاب و عفاف و خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : طاهره hejab بازدید : 223 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1391 ساعت: 0:49

 


 


بدون اغراق مي توان ادعا کرد که يکي از نقاط قوت دين مبين اسلام در برابر ساير اديان و مکاتب ديني توجه به نقش و جايگاه و کرامت زنان است. اسلام از همان بدايت امر يکي از آرمان هاي اصلي خود را شکستن تابو ها و انگارهاي غلط جامعه جاهليت عربي در خصوص زنان قرار داد و با فرياد بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ؟ وجدان انسان ها را بيدار ساخت. گو اينکه پس از پيدايش اسلام زنان شان و جايگاه خاصي را به دست آوردند و شخصيتي گرامي و غير قابل وصف همچون فاطمه زهرا (س) به عنوان تجلي شخصيت حقيقي يک زن در اسلام مورد تکريم ، تمجيد و ستايش همگان قرار گرفت.


در دين مبين اسلام زن پيش از آنکه يک زن باشد يک انسان و بنده پروردگار است و زن بودن آن مقدم بر شخصيت انساني او نيست. مرد نيز انسان و بنده خداست و از اينجا مي توان گفت که دين مبين اسلام در خصوص شان و جايگاه و کرامت انساني براي زن و مرد ارزش يکساني قائل است.به تعبير زيبا و وحياني آيه کريمه 124 سوره نساء « وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَي وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ يُظْلَمُونَ نَقِيرًا» و كساني كه كارهاي شايسته كنند چه مرد باشند يا زن در حالي كه مؤمن باشند آنان داخل بهشت مي‏شوند و ذره اي مورد ستم قرار نمي‏گيرند.

 

 


در اين ميان اما در ميان جهل و غفلت مسلمانان و ازدياد کفر و شهوت پرستي در غرب امروز نقش و جايگاه زنان در گستره عظيم عالم چيزي بر خلاف عدالت و نگاه الهي به زنان است. امروز به دليل تفکرات و تبليغات گسترده تمدن غرب الگويي از زن در جهان اشاعه يافته است که انسانيت وي تحت تاثير جنسيت او قرار گرفته است. در دنياي مدرن امروز زنان پيش از آنکه انسان باشند يک زن هستند و ويژگي هاي زنانه آنها ارزش تلقي مي‌گردد.


غرب زنان را همچون کالايي ساخته است که در زمانه سرمايه داري نيروي کاري ارزان و تحريک کننده مصرف کنندگان براي خريد است. نگاهي به تبليغات تجاري اکثر کالاهاي پرفروش نشان مي دهد که در اين تبليغات از جاذبه هاي جنسي زنان سوء استفاده شده است.
البته مصائب اين الگو به همين جا ختم نمي‌گردد بلکه جهان امروز به دليل همين نوع نگاه به زنان دچار چالش ها و بحران هاي جدي‌اي شده است که شايد گفت برخي از آنها سالها و قرن ها نيازمند زمان براي تغيير دوباره هستند. عواقب وحشتناکي نظير آزار جنسي زنان، بهره‌کشي و استثمار آنها در محيط کار، تجارت و قاچاق روز افزون زنان، مسئله مواليد نامشروع، تبعيض جنسيتي، بيماري هاي مقاربتي،روابط نامشروع جنسي با محارم و از همه بدتر پديده شوم و کريه همجنس گرايي ثمره شوم اين زياده طلبي و تمتع طلبي و نگاه شهوت پرستانه به زنان بوده است.


برخي آمار از وضعيت زنان در غرب به خوبي نشان مي دهد که جهان امروز به چه ضلالت و گمراهي دردناکي سوق پيدا کرده است. نمونه بارز نتايج اين نوع نگاه غلط به زن را مي توان در جامعه آمريکا که به نوعي آرمانشهر تمدن غربي است مشاهده کرد.واحد آمار دادگستري آمريکا به نشاني اينترنتي bjs.ojp.usdoj.govدر سال 2009 نشان داد که حدود 25 درصد از قتل زنان در اين کشور در سال 2007 تا 2008 توسط زوج‌هاي آنان صورت گرفته درحالي که اين آمار براي مردان چهار درصد است.خشونت جنسي، تهديدي جدي براي زنان آمريکايي است.


گزارش‌ها حاکي از آن است که ايالات متحده بالاترين ميزان تجاوز به عنف را در بين کشور‌هايي که چنين آمارهايي را منتشر مي‌کنند، داراست. ميزان تجاوز به عنف در آمريکا 13 برابر بيشتر از انگلستان و 20 برابر بالاتر از ژاپن است. به گزارش پايگاه خبري Now.org در ايالات متحده زنان جوان کم‌درآمد در سنين بين 20 تا 24 سال بيشتر در معرض خشونت‌هاي خانگي و آزارهاي جنسي قرار دارند و در هر 2‌دقيقه يک نفر قرباني تجاوز مي‌شود.


پايگاه خبري «Now.org» مستندات جالب ديگري نيز دارد. هرساله 8/4 ميليون نفر زن در آمريکا مورد ضرب‌و‌شتم قرار مي‌گيرند. زنان جوان اقليت‌هاي مذهبي در معرض خطر‌هاي ناشي از سو‌ءاستفاده‌هاي جنسي يا ضرب‌و‌شتم هستند. از هر پنج دختر دانشجوي آمريکايي يک نفر مورد تجاوز قرار گرفته است و تنها کمتر از پنج درصد از اين موارد به پليس گزارش مي‌شود. آمارها همچنان حکايت از عمق فاجعه در آمريکا دارند. به نوشته پايگاه خبري «آلترنت» در اين کشور هر 6 دقيقه يک زن مورد سوء‌استفاده جنسي قرار مي‌گيرد. در اين کشور هر 15 ثانيه مورد ضرب‌و‌شتم گزارش شده است.


تجاوز جنسي به زنان بومي در ايالات متحده شايع است. برخي از زناني که توسط سازمان عفو بين‌الملل مورد مصاحبه قرار گرفته‌اند اظهار داشته‌اند که در جامعه خودشان کسي را نمي‌شناسند که تجربه خشونت جنسي نداشته باشد.


اما امروز موجي در جهان پديده آمده است که خواهان مقابله با اين وضعيت شوم و زجر آور است و اين ندا نيز نمي تواند جز از امت اسلامي که داعيه‌دار نگاه تازه اي به زن است بيرون آيد. امروز موج بيداري اسلامي به برکت انقلاب اسلامي و انديشه های امام خميني (ره) و متقدمين و متاخرين جهان تشيع پديد آمده است و در برابر بت زن غربي فرياد سر مي دهد که اين ظلم ها بايد پايان پذيرد و نقش و جايگاه زنان در جوامع بر اساس عدالت و شناخت ظرفيت ها و ابعاد وجودي آنان شکل گيرد.


در کشورهايي همچون مصر ، ليبي ، تونس ،بحرين ، عربستان ، يمن ، اردن و... سالهاست که دستگاه هاي تبليغاتي در پي تزريق ازرشهاي ديني و رواج فساد و فحشا در امت اسلامي هستند اما برخلاف پيش بيني ها بادهايي که آنها سالها پيش کاشتند امروز به توفان هايي تبديل شده است که يکسره تومار منافع غرب در خاورميانه را در هم پيچانده است. در اين ميان بايد تاکيد کنيم که نقش و جايگاه جمهوري اسلامي ايران به عنوان کانون بيداري اسلامي و داعيه دار الگوي جديدي براي زن بسيار مهم و حائز اهميت است.


امروز زن مسلمان ايراني چشم هاي بسياري را به خود دوخته است و امت اسلامي نظاره گر موفقيت هاي زنان اين جامعه است. ما بايد راه را براي موفقيت زنان و حضور واقعي آنها در عرصه اجتماعي ، فرهنگي و سياسي هموار کنيم و الگوي خود را براي زنان به جهان اعلام داريم. ما بايد مستدل به جنگ الگوي فاسد و پر تزوير زن غربي برويم و مصائبي که اين الگو براي زنان و مردان در پي داشته است بيان کنيم. الَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا.


برگرفته از سایت:


http://saeq.net

حجاب و عفاف و خانواده...
ما را در سایت حجاب و عفاف و خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : طاهره hejab بازدید : 217 تاريخ : جمعه 17 شهريور 1391 ساعت: 0:40

از نظر حكم شرعي، واجب نيست مادر همه ی اعضاي بدن خود را از فرزندان خودش بپوشاند. بنابراين باز بودن سر و گردن، دست ها و پاها و ساق پا اشكالي ندارد.(3)


امّا از نظر تربيتي بايد بگویيم كودك به راحتي رفتار و صداي مادر را تشخيص مي‎دهد و آن را دنبال مي‎كند. رفتار مادر برايش كاملاً آشناست و حافظه‎اش مملو از خاطراتي از اين رفتارها است؛ كودك از رفتار و شكل آن ها عكس برداري و در حافظه ی خود ذخیره مي‎كند.
پايه‎هاي اساسي رشد شخصيت كودكان و نوجوانان از طريق تقليد نهاده مي‎شود و اين شيوه ی تقليد هم از راه شنيداري و هم از طريق بصري حاصل مي‎شود. تقليد و الگوپذيري از ويژگي‌هاي دوران كودكي است. كودك هر آن چه را كه ببيند، براساس تقليد مي‎پذيرد و مطابق آن ها عمل مي‎كند، بدون اين كه از خوبي و بدي آن اطلاع داشته باشد. چشم و گوش كودك، چون دريچه‎اي باز است و ذهن كودك مانند دوربين عكاسي است كه هر چه مي‎بيند در آن منعكس و ثبت مي‎شود. (4)
بنابراين رفتار مادر تأثير فراواني بر روي كودكان دارد. آن ها نمي‎توانند در كارهاي شان هدف‎گيري درستي داشته باشند، لذا تمام توجه‎اش به پدر و مادر و اطرافيان است، اعمال و حركات آن ها را مشاهده مي‎نمايند و از آنان تقليد مي‎كنند. (5)
این امر در مورد پوشش نیز صدق می کند. اگر مادر هميشه با پوشش مناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر شده باشد؛ كودك هم سعي مي‎كند همان پوشش را از مادر تقليد كند و در دوران نوجواني كه نوبت به انتخاب مي‎رسد، سعي مي‎كند با مادر همانندسازي كند و همان شيوه ی مادر را براي خود انتخاب كند.
بعضي از والدين تصور مي‎كنند بچه‎ها چيزي نمي‎فهمند لذا با پوشش نامناسب در مقابل فرزندان خود ظاهر مي‎شوند. غافل از اين كه كودك آن چه را مي‎بيند، در حافظه ی خود ضبط كرده، روزي نمونه ی آن را از خود بروز خواهد داد.
امام باقر (علیه السلام) در این مورد می‌فرمایند: «بپرهيزيد از اين كه در حالي عمل زناشوئي را انجام دهيد كه كودكي بتواند شما را ببيند و وضعيت شما را توصيف كند.» (6)
 در حديثي  امام صادق(علیه السلام) مي‎فرمايد: «در حالي كه كودكي در خانه هست نبايد مرد با همسرش جمع شود چون ديدن اين منظره به وسيله ی كودك باعث مي‎شود كه كودك در بزرگ سالي زناكار شود.» (7)
پوشش اطرافيان در بلوغ زودرس کودک نقش مهمي دارد. كودكي كه قبل از سن نوجواني هر روز با بدن نيمه عريان مادر و خواهر مواجه است، زمينه ی تحريك جنسي در او سريع‎تر و زيادتر می شود و باعث ظهور زودرس علائم بلوغ جنسی می گردد. هم چنین پوشش‎هاي نامناسب والدين در مقابل فرزندان، حياء و عفت را در ديد و منظر آن ها كم اهميت جلوه می دهد. بنابراين لازم است مادر قبل از پنج سالگي در مقابل كودكان پوشش مناسب داشته باشد تا تصويري كه در ذهن كودك از مادر باقي مي‎ماند، تصويري زيبا و آراسته باشد و الگوي مناسبی از پوشش در ذهن كودك نقش ببندد.

حجاب و عفاف و خانواده...
ما را در سایت حجاب و عفاف و خانواده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : طاهره hejab بازدید : 256 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1391 ساعت: 23:42

تاریخ پوشاک به طور کلی بخشی از تاریخ تمدن و فرهنگ انسان است و برای آگاهی از پوشش در ایران، باید فرهنگ مردم ایران را هم بررسی کرد.[۱]

روند تاریخ تمدن و فرهنگ انسانی از زمانی آغاز شد که انسان‌ها زندگی فردی و غارنشینی را رها کرده و هسته‌های ابتدایی نخستین جامعه بشری را پدید آوردند. از این رو در هر جامعه‌ای بنا به شرایط زیر نوع پوشاک و پوشش زنان و مردان متفاوت شد:

  • آب و هوا و شرایط اقلیمی
  • پدیده شهرنشینی
  • کار و پیشه
  • کشف منابعی چون مس و فلزات
  • پیدایش ادیان و مذاهب (جهان بینی)
  • وقوع جنگ‌ها
نقش برجسته ی "ایزد بانوی شب" ساخته شده در سالهای بین ۱۸۰۰ تا ۱۷۵۰ پیش از میلاد در بابل قدیم (عرق کنونی)

پوشش زنان در ایران باستان هم بنا به شرایطی که ذکر شد همیشه سبک و اسلوب خاصی داشته‌است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که پوشش تمام بدن در دوره‌های مختلف تاریخی چه نزد زنان و چه نزد مردان در ایران یک حقیقت بوده‌است و به هیچ وجه ایرانیان در برهنگی به سر نمی برده‌اند. اما این را بایستی در نظر داشت که پوشش کامل و آراسته همراه با تزیینات زنان در ایران، با پوشش چادر سیاه اسلامی بسیار متفاوت بود.

برخی معتقد هستند که این پوشش کامل و آراسته به نوعی ریشه به وجود آمدن حجاب در دنیا است.

ویل دورانت معتقد است نقش پوشش و حجاب زنان در ایران باستان چنان برجسته‌است که می‌توان ایران را منشاء اصلی پراکندن حجاب در جهان دانست.[۲]

دایره‌المعارف لاروس نیز به وجود حجاب زنان در ایران باستان اشاره می‌کند.[۳] در تفسیر اثنی عشری چنین آمده‌است: «تاریخ نشان می‏دهد که حجاب در فرس(فارس) قدیم وجود داشته‌است.»[۴]

حجاب و عفاف و خانواده...
ما را در سایت حجاب و عفاف و خانواده دنبال می کنید

برچسب : پوشش زنان در ایران باستان, نویسنده : طاهره hejab بازدید : 290 تاريخ : يکشنبه 12 شهريور 1391 ساعت: 23:53